Monday, May 21, 2012

آرمان نامه مجریان اتحاد




 
این آرمان نامه در تاریخ ۲۰۱۲.۰۵.۰۷ به دفتر شاهزاده رضا پهلوی ارسال شده است 

آرمان نامه مجريان اتحاد:

ما خواهان ساختن گروه يا سازمان جديد نيستيم بلکه وظيفه خود را در متحد کردن گروه‌های موجود و انسجام نيروها برای رسيدن به هدف مشترک می بينيم

هم ميهنان گرامی؛ ‌ميهن ما ايران در معرض خطرات فراوانی‌ قرار گرفته است. در دوران سياه سی و سه ساله رژيم آخوندی، شكنجه و قتل سازمان يافته، در بند كشيدن انسانهای بيگناه، هتک حيثيت و شرف انسانی شهروندان به ويژه زنان، نقض كامل و آشكار و مداوم حقوق بشر، سركوب بی رحمانه هرگونه جنبش حق طلبانه حتی جنبشهای صنفی، ترويج فحشا و اعتياد به مواد مخّدر، پايمال کردن و ناديده گرفتن حقوق بنيادی معلولين كشور، بيكاری بی سابقه، ايجاد و گسترش فقر عمومی، کاهش هر روزه قدرت خريد پول، چنگ انداختنِ مافيای خانوادگی به كل اقتصاد كشور و غارت و چپاول سرمايه های ملی، تعطيل احزاب و توقيف روزنامه ها و مجلات و نويسندگان به سبب كوچكترين انتقاد از رهبر و اصل بی پايه ولايت فقيه، ترورهای آشکار و پنهان مخالفان در داخل و خارج كشور و ترويج و گسترش تروريسم بين المللی، جايگزين وعده های قبلی و دروغين مسئولان جمهوری اسلامی شده است. در اين دوران اختناق و ستمگری گسترده، رژيم استبدادی، واپسگرا و سركوبگر ولايت فقيه، جز ويران سازی نهادهای ملی، اقتصادی، اجتماعی، سياسی، فرهنگی و اتلاف منابع مادی و معنوی كشور و سلب آزاديهای اوليه انسانی بازدهی برای ملت نداشته است و غير از گروهی اندک از وابستگان به رژيم و كارگزاران حكومتی، اكثريت قريب به اتفاق مردم در تنگناهای عظيم مادی، رفاهی، سياسی و اجتماعی گرفتارند. در اين سی و سه سال حتی يكبار انتخابات آزاد، سالم و غير فرمايشی انجام نگرفته است و دشمنی كينه توزانه با  فرهنگ و ادب ايرانی-آريايی و باستانی، كوشش و اصرار پی گير نظام در زمينه جايگزين كردن« ملت » بجای « امت » با هدف بر قراری يک امپراطوری خيالی اسلامی در سراسر جهان، شستشوی مغزی نو« جهاد » ايرانيان و تبليغ و سازماندهی جوانان و تشكيل گروه های انتحاری، همگام با سياستهای جاهلانه داخلی و ترويج خرافات و اتخاذ سياستهای نا متعارف و نا معقول بين المللی و پافشاری در ادامه سياست نابخردانه تسليحاتی و تغذيه مالی و معنوی تروريسم بين المللی، سالهاست كشورمان ايران را به انزوا كشانده و اكنون نيز رويارويی مستقيم كارگزاران رژيم با جامعه بين المللی، كشور را در معرض تهديد نظامی و تجزيه قرار داده است.


اگر شما هم بر اين باور هستيد که آينده ايران و فرزندان ايران زمين در خطر جدی قرار دارد، که ايران فقط و فقط به دست ايرانيان آزاد خواهد شد،  اتحاد تنها راه گذر از اين نظام استبدادی ميباشد .پس همين امروز آستين‌ها را بالا زنيد و به صورت جدی تری وارد عمل شويد. 


هم ميهنان؛ هرچند نجات ايران از خطر نابودی و استقرار يك نظام مردم سالار و دموكرات در ميهنمان در نهايت با اراده و خيزش مبارزين درون مرزی به ويژه نيروی جوان تحقق خواهد يافت، ولی « اپوزيسيون » برون مرزی است كه از راه متحد ساختن نيروهای مبارز با باورهای سياسی گوناگون قادر است و بايد تبليغات، عمليات و امور لژيستيكی اين مبارزه کلان و ناگزير را سازماندهی و هدايت كند و در سطح جهانی « صدايی يگانه » و « نيرويی كار ساز » به وجود آورد.

قبل از بررسی آرمان نامه خيزش نجات ايران توسط شما هم ميهنان، ما مجريان اتحاد و مبارزين راه رهايی ميهن بر اين بر آمديم که در نخستين قدم اشاره‌ا‌ی به قسمتی‌ از سخنان شاهزاده رضا پهلوی از کتاب نسيم دگرگونيی داشته باشيم که در سنجش و ارزيابی اين آرمان نامه به شما خوانندگان، پيشاپيش کمکی شايان در فهم بيشتر و روشن نمودن ساختارهای آن شده باشد.

شاهزاده رضا پهلوی؛ نسيم دگرگونی: 
»گرفتاری‌های امروز، تنها با همکاری و مشارکت فعال ما از ميان برداشته ميشوند، در اين مورد و در مقايسه با گذشته، ايرانيان بايد مسئوليت‌ بيشتری را به دوش بکشند. باورهای سنتی، همواره ما را به سمت و سو‌يی گرايش داده که با اتکا بيش از حد به رهبران قدرتمند، انتظار داشته باشيم که تمامی‌ تصميم‌ها و ابتکارها از آنان سرچشمه بگيرد. با همين معيارها، ما به عنوان يک ملت، نفوذ بيگانگان و توطئه آنها را منشأ معضلات خود دانسته ايم. به عبارتی "قربانيی شدن " توسط نيروهای خارجی، داخلی‌، تبديل به يک توجيه فراگير، برای "ما چگونه ما شديم" و در واقع تبديل به يک ناله و سوگواری فرهنگی‌ شده است. تا کی‌ مي‌توان ديگران را مسئول بدبختی خود قلمداد کرد؟  آيا ما مسئول نيستيم؟  کی‌ اين مسئوليت را به دوش خواهيم گرفت؟ «

با يادآوری و نگارش چنين سخنی از شاهزاده رضا پهلوی می‌توان شرايط امروز، زمان و رويدادهای پيش رو را بنحوی روشنتر و پوياتر از گذشته سنجيد و همواره اين نتيجه منطقی‌ را برشمرد که هريک از ما بر حسب مسئوليت‌های فردی که در قبال جامعه خود داريم، بی‌ شک مسئوليتهای اجتماعی ما نيز در قبال آزدسازی ميهنمان همانقدر مهم و سرنوشت ساز می‌‌باشند ولی در آن ميان شوربختانه اگرچه اقداماتی صورت پذيرفته اما هدفمند و کارآمد نبوده است.

دگرگونی ساختار "سرشت انسان" از حالت بی‌ تفاوتی، به رسيدن به انديشه ای آگاه و هدفمند و سنجيده نيازمند پذيرش «مسئوليت»‌های اجتماعی است که بار آورنده «اخلاقيات جامعه» ميگردد. "اخلاقيات اجتماعی"، مسئوليت‌های افراد در برابر انسان‌ها و بشريت، جامعه و حقوق برابر و اهداف با ارزش آن است که در پناه «قانون» پاسداری ميشود. ما بايد از انديشه مسئوليت فردی و حداکثر خانوادگی به مرحله مسئوليت اجتماعی و حفظ منافع آن برسيم. با رسيدن به مرحله مسئوليت اجتماعی، چهره اجتماع ما عوض ميشود و منافع فردی ما در پناه مسئوليت اجتماعی خيلی بهتر برآورده ميگردد. اين مسئوليت پذيری بايستی در تمام بخشهای سياسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فنآوری و سازندگی انجام شود. مسئوليت‌های اجتماعی بايستی همه دارای روح "انسانی" باشد و منافع اجتماعی هميشه بر منافع فردی برتری داشته باشد. "انسان" بايستی پيوسته در مد نظر بوده و "آزادی خواهی" و "قانون مداری" آنی از خاطر دور نباشد. هدفهای مسئوليتی را بايستی بتوانيم روشن ببينيم و بدنيا با چشمانی باز و واقعگرايانه بنگريم و روی رويداد‌ها تاثير سازنده و انسانی بگذاريم. برای انجام اين وظيفه بايستی هر چه زودتر آماده شويم. ما بايستی آگاه شويم که بصورت جدی بر ضد ديکتاتور، فاشيسم، استعمار، استثمار و استحمار انسانها و خود و فرزندانمان بجنگيم. پيکار ما پيکار ارزشمندی است که ميليونها انسان ديگر را آزاد ميسازد و ما را از حالت يک برده مفعول به يک فاعل بر شخصيت می رساند. با توجه به جنايات اين رژيم و تداوم ماشين کشتار آن و آنچه که هر يک از ما ايرانيان به نحوی در مقابل قوانين ضد بشری اين رژيم پس از سه دهه شاهد آن هستيم، بايستی تا به امروز با در نظر گرفتن اين حقيقت شوم به اين باور رسيده باشيم که به هيچ وجه نميتوان در راستای اين قوانين مذهبی و عوام فريبانه اين چنين مجلسی يا حکومتی، خواستها و نيازهای شهروندان ايرانزمين را پاس داشت و حق آنان را ستاند. وضعيت بحرانی امروز کشورمان و خطراتی که مواجه کشور ما هست، بسياری را بر اين وا‌داشته که رسيدن به يک هدف بسيار مهمتر را در بعد ملی‌، نخستين گام خود قرار بدهند تا خواست‌های مسلکی، ايدئولوژيکی يا حزبی ويژه خود. اولويت‌ها امروز بسيار شفاف تر است تا ديروز

 ويژه گيها در يک انسان مسئوليت پذير  
ايران تنها زمانی خواهد توانست همه ايرانيان را بدون تبعيض و با حقوق برابر در آغوش خود جای دهد که همه ايرانيان نيز برايش آستين بالا بزنند. پافشاری بر نقش شاهزاده رضا پهلوی تنها در چهارچوب انجام همين رسالت است. رسالتی که تنها داشتن يک پايگاه ويژه و يا شفاف سخن گفتن، برای به انجام رساندنش کافی نيست. تغيير حکومت در ايران، تنها از درون مرز و بدست مردم ايران انجام پذير ميگردد و نمی تواند از برون مرز صورت پذيرد اما برای عملی شدن لازم است که از بيرون پشتيبانی و تشويق گردد. طرح ها بايستی هماهنگ با "قوانين حقوق بشری" گردند تا ساختار جديد اجتماعی با پايه‌های سالم و پردوام در اجتماع استوار شود. * انديشه آگاه و مسئوليت پذير انديشه ايست در نهاد خود "سازنده" که از گزند و آسيب رسانی پرهيز کند و اين توانايی را در خود بپروراند که دنيا و محيط زيست خويش را بشناسد و در اين مورد دانش کافی کسب کند و درايجاد دگرگونی و بهبود آن تلاش پی گير داشته باشد. اين نخستين توانايی است که  انسانی مسئوليت پذير که در رشته ويژه‌ای به کارشناسی رسيده است، بتواند ديگران را در يک خرد جديد گروهی همراهی نموده، ارتباط رشته و دانش و انديشه خويش را با ديگران برقرار سازد. * انسان مسئوليت پذير انسانی است که بتواند ابزارهای کاوش و پژوهش خود را با هماهنگی با ديگران بکار گيرد و پيوسته توانايی های ممکن را بسنجد و موفق شود طرح و برنامه ريزی و بويژه ابزارهای اجرايی را با ياری ديگران کسب و مشکلات اجرايی را برطرف نمايد و طرح اجرايی را بپايان برساند. انسان مسئوليت پذير انسانی است که بتواند در گروه و يا در جامعه از نظريه‌ها و "ايده‌های منطقی غير همسان"،"همسانی" بسازد و نشان بدهد که چگونه ميتوان از منابع غير همسان بعنوان يک کنش،  واکنشی منطقی و فرآيندی سازنده بوجود آورد. انسان مسئوليت پذير انسانی است که بتواند به تنهايی بياموزد و با ديد سنجشی و انتقادی انديشه، توانمند به دادن راه حل برای مشکلات باشد و سر انجام، انديشه خود را به انديشه خلاق بکشاند و از الگوبرداری چشم بسته از ديگران بپرهيزد. "انسان مسئوليت پذير انسانی است که بتواند در گردهمايی ها، در گروه‌های کوچک و بزرگ و در اجتماع يک "محيط اجتماعی" بوجود آورد که در آن فرهنگ اعتماد و اطمينان بديگران و آموختن حکمفرما باشد. چنين انسانی بايستی بتواند به نبايد های قانونی مانند تجاوزات اندامی و جنسی، فرهنگی و مذهبی و نيز بهره کشی از ديگر انسان‌ها بپرهيزد. در نبردهای شديد اجتماعی که منجر به قهر و زور ميگردد، خردمندانه و سنجيده قدم بردارد و  سازماندهی اجتماعی نيرومندی را بوجود آورد يا از آن پدافند نمايد. انسان فرهيخته مسئوليت پذير بايد کاملا منافع اجتماعی و فردی خويش را بشناسد و بداند چه ميخواهد و چه بايستی بکند. براي اينکه بداند چه بايستی بکند، نياز به همکاری و هم فکری ديگران دارد که بگونه گروهی با او کار کنند" انسان مسئوليت پذير انسانی است که بداند چگونه انديشه‌ها و نظريه‌های ديگران و خود را همانند واقعيت‌های لايه‌ای بر روی هم گذارد و طرح و برنامه های بدست آمده را، باجرا بگذارد يا به زبانی ديگر، آنها را برجسته و آشکار کرده، چگونگی درک، گفتگو و طراحی آن را بديگران بياموزد.

عملکرد، اهداف و راهکار‌های مجريان اتحاد در همبستگی نيروهای موجود

ادغام نيروها بدون تغيير در ساختار گروه‌ها و سازمان‌ها:
از اين رو بسياری از مبارزين راه رهايی ميهن بر اين برآمدند که با شفاف نمودن و برشمردن باورهای يکسان خويش برای همه شهروندان ايرانزمين، ضمن حفظ گرايش های سازمانی و باورهای سياسی و ايدئولوژيک خود، اتحاد عمل خود را بر مبنای براندازی اين رژيم و ولايت فقيه و اتحاد بين گروه هايی که به مبانی و بندهای زير باورمند باشند، بيش از پيش يکپارچه و هدفمند سازند.

بند ۱- پيروزی كامل بر حكومت جهل و جنون و نظام قرون وسطائی ولايت فقيه در گرو همبستگی نيروهای مبارز و «اتحاد در عمل» است.

بند ۲- جمهوری اسلامی به هيچ وجه از درون اصلاح پذير نيست و تنها راه نجات ايران، بنا بر خواست و اراده ملت ايران، براندازی اين رژيم ساختگی، ابداعی و غير ايرانی است.

بند ۳- پرچم سه رنگ شير و خورشيد نشان، مظهر اتحاد و همبستگی ملی ايرانيان است.

بند ۴- همان گونه كه در دو دهه اخير بسياری از رژيم های ديكتاتوری و فاشيستی جهان با اراده پی گير مردم سرنگون شدند، مردم آزاديخواه ايران نيز قادرند با اراده راسخ و اتحاد و همبستگی ملی و با پشتگرمی به منابع خويش وبدون دريافت كمك مالی از هيچ دولت خارجی، حكومت اشغالگر و استبدادی، مافيائی، فاشيستی و قرون وسطايی جمهوری اسلامی را سرنگون سازند.

بند ۵- هدف نهايی کوششهای مبارزاتی و ايجاد تشكيلات سياسی لازم، سرنگون كردن جمهوری اسلامی و برپايی يك نظام دموكرات و مردم سالار است كه بوسيله رای مستقيم و بدون واسطه مردم ايران در يك همه پرسی آزاد تعيين خواهد شد.

آرمان نامه:

ما خواهان ساختن گروه يا سازمان جديد نيستيم بلکه با "آسيب شناسی‌ شکست در رسيدن به اتحاد ملی"، به اين نتيجه رسيديم که با راه کارهای پيشنهادی خود ميتوانيم به عنوان يک بازوی منسجم، مجريان اتحاد در بين تمامی گروهها باشيم و اين را ممکن سازيم.

در اين ميان اعضای خيزش نجات ايران بعنوان مجريان اتحاد به دو اصل مهم به شرح زير باورمندند: اصل ۱- "صداقت و راستی". راهبرد ما صداقت ماست. ما نه در پی جاه و مقاميم نه در پی خودخواهيهای فردی...آنچه خواستار آنيم آزادی، بالندگی و سرفرازی ميهن ماست و ميدانيم کنش ما خود گواه اين راستی خواهد بود.

اصل ۲– "روشنگری". خيزش نجات ايران در راستای بيداری انديشه هم ميهنان و آگاهی رسانی و تجزيه تحليل، به روشنگری در مسائل ريشه ای و کليشه ای خواهد پرداخت تا بنيان فکری ايرانيان رشد و بالندگی حاصل کرده، ريشه جهل و نا آگاهی را خشک کرده، درخت دانش را آبياری نمايد و خرد جمعی را بالا برد.

ما مجريان اتحاد بين گرو‌هايی‌ خواهيم بود که بر اين اهداف باورمند هستند :

اهداف کوتاه مدت تا قبل از يك همه پرسی‌ آزاد

۱- متحد ساختن تمامی گروه ها، احزاب، سازمانها و افراد حقيقی و حقوقی در جهت حمايت از شاهزاده رضا پهلوی در برقراری شورای ملی. بنابراين دارای عملکردی فراحزبی، فراگروهی و فراباوری هستيم و دست ياری همگان را ميفشاريم مگر اينکه معتقد به اصلاحات درنظام باشند و نه سرنگونی آن.

۲- انجام تمامی تلاش های ممکن در ايجاد جو و شرايط لازم برای اجرای رفراندوم آزاد با حضور ناظرين بين المللی به منظور انتخاب مستقيم نوع نظام توسط مردم. 


۳- حفظ و دفاع از تماميت ارضی کشور و تلاش در جهت پيوستگی ما بين قوم ها و طوايف ايرانی و مخالفت کامل با هر گونه تعرض بيگانه به خاک کشور.

۴- اعتقاد کامل به سکولاريسم و "جدايی دين از حکومت, سيستم قضايی و سيستم آموزش و پرورش" و محترم شمردن همه اديان.

۵- احترام کامل به کليه مفاد اعلاميه جهانی حقوق بشر و لغو مجازات اعدام، شکنجه و تمامی مجازات های غير انسانی ديگر چون قصاص، سنگسار و غيره

۶- برابری حقوقی، سياسی و اجتماعی زنان و مردان، برابری حقوقی گرايشات جنسی، برخورداری از حقوق مساوی برای کليه اقوام ايرانی، فرهنگ ها و باورهای مذهبی و غير مذهبی و پشتيبانی از خواست ها و مبارزات زنان، دانشجويان، کارگران و ساير جنبش های اجتماعی

۷-فراهم نمودن بسترهای لازم در جهت تشکيل شورای ملی‌ که خود به عنوان وزنه‌ای کارآمد در برابر رژيم ميباشد از يک سو و ايجاد روشنگری برای جهانی که شاهد جنايات اين رژيم و نقض کامل حقوق انسانی در ايران است ولی سکوت اختيار کرده از سوی ديگر، خواهد بود  تا جامعه جهانی به لزوم پذيرش خواست مردم ايران و نيازمنديهای آنان در برون مرز و درون مرز, آگاه گردد. همچنين اين تشکل اجرايی و مسئول در راستای تکميل همبستگی و پشتيبانی از شاهزاده رضا پهلوی، ميتواند توازن قدرت و سياست که همانا ديدگاه و اراده خود مردم ايران است را تقويت کند و با ايجاد شناخت روز افزون و آگاه سازی از توانايی بازپسگيری منافع ايرانی بر مبنای اعتصابات گسترده و سراسری و در نهايت رستاخيز ملی ، اين روند را وجهه عملی و  واقعبينانه تری ببخشد.
۸- باورمندی به آشتی‌ ملی‌، پرهيز از هرگونه انتقام جويی و فراهم نمودن  زمينه های لازم جهت تشکيل  دادگاه‌های ملی برای محاکمه جنايتکاران و سران  رژيم.

اهداف بلند مدت پس از يك همه پرسی آزاد:

خيزش نجات ايران اين حق را برای خود محفوظ ميدارد که اهداف پس از يك همه پرسی آزاد را به صورت مقطعی و به ضرورت زمانی و متناسب با توانمندی در بکارگيری اهداف کوتاه مدت خود اعلام کند ولی در اينجا تنها برای ايجاد شفافيت، به شماری از آنها  که پس از تشکيل مجلس موسسان و گزينش نوع نظام آينده به دست مردم در يک همه پرسی آزاد و تفکيک قوای سه‌ گانه مملکتی و بنا نهادن يک دادگستری عادل  صورت ميگيرد، اشاره ميکنيم و در اين ميان تعيين مبانی و اصول قانون اساسی پاسخگو به حقوق مردم و به اجرا درآمدن آن به توسط دولت وقت را نيز مد نظر داريم:

 حمايت از دولت تشکيل شده و تحکيم پايه های قدرت آن در جهت انسجام و يکپارچگی ميهن، تشکيل شوراهای محلی و منطقه يی به منظور تفهيم حقوق انسانی و شهروندی و قانونی به روستاييان دور افتاده از امکانات تحصیلی‌ در جهت دفاع از حقوق خويش، دفاع از حقوق زنان و کودکان، جمع آوری کودکان کار، ايجاد تيمهای جستجو در جهت ياری‌ رساندن به زنان و کودکان تحت ستم، ترويج فرهنگ پارسی‌ و گسترش مراکز پردازش به فرهنگ پارسی‌ و آثار باستانی‌، بالا بردن غرور و افتخار ملی‌ و شناساندن فرهنگ و تاريخ کهن ايران زمين در مجامع و مراکز بين المللی‌ با برگزاری‌ کمپين و ساخت فيلم و چاپ کتاب.....


روش عملکرد مجريان اتحاد : 
«خيزش نجات ايران» از طريق همکاری‌ و مشاركت مستقيم  با نمايندگان بخش بزرگی‌ از احزاب، سازمانها، گروه ها و منفردين سياسی‌ ، از راه سازماندهی‌ تشكيلات و انجام عمليات لازم و تأمين منابع مورد نياز، «مبارزه عملی‌ » برای‌ نجات ايران را آغاز خواهد كرد.

رساندن صدای‌ مردم ايران و خواسته آنها به گوش جهانيان: 
در آستانه تشكيل «شورای ملی ‌» از دولتها و پارلمانهای كشورهای مؤثر جهان و سازمان ملل متحد و شورای امنيت اين سازمان مصرانه ميخواهيم كه منافع حياتی و صد در صد مشروع ملت ايران را فدای سازشهای احتمالی با رژيمی كه به هيچ وجه نماينده ملت ايران نيست و فاقد هرگونه مشروعيت است، نسازند و سر نوشت فرزندان ايران را دستخوش منافع خويش قرار ندهند و معامله و مماشات با اين رژيم خودكامه و تروريست پرور را، به قيمت ناديده گرفتن حقوق راستين و انسانی ملت ايران، ادامه ندهند و با پشتيبانی معنوی و سياسی خود بگذارند آزاديخواهان به ويژه نسل جوانی كه ستايش انگيزترين آمادگی را در راه مبارزه با نيروی جهل و واپسگرايی، دروغ وخرافات، سركوب و اختناق، خشونت و تروريسم دولتی نشان داده است، پيكار مقدس خود را تا استقرار دموكراسی در ايران، دنبال كنند و از اين راه كمك مؤثری به تأمين صلح و ثبات منطقه وجهان بشود.
چگونه:  
برقراری تظاهرات برون مرزی در مقابل پارلمانها و اطاقهای بازرگانی کشورهای مختلف، نشست با احزاب و سياست گذاران خارجی،  برقراری ديالوگ با شرکت‌های بزرگی که با سران نظام مبادلات  تجاری دارند  و تلاشهايی اين گونه.

تدارک سخنرانی ها درسراسر برون مرز:
از آنجا که يکی از مسئوليت‌های مجريان اتحاد روشنگری می ‌باشد، تور‌های سخنرانی با هماهنگی های قبلی‌ برای اعضای شورای ملی‌  در کشور‌های مختلف ترتيب داده خواهد شد تا بتوانند مستقيما  با هم ميهانان گفتگو داشته باشند.

مجریان اتحاد كار خود را از آغاز بايد بر پايه همکاري با كليه مبارزان معتقد به «اتحاد در عمل» برای تحقق اصول و مبانی مشترك استوار سازد. از اين رو با نمايندگان همه سازمانها و گروه ها و يا منفردين سياسي به صورت اکتيو تماس حاصل خواهد شد و در صورت توافق کامل با اصول و اهداف مندرج در اين آرمان نامه از آنها دعوت خواهد شد براي همياري و همکاري در اين کار گروهي اعلام آمادگی کرده و در پذيرش مسئوليت در قبال آن با ما همراه باشند تا پس از رسيدگی به درخواست ها و با توجه به امكانات، ترتيب همكاری و همراهی اين هم ميهنان فراهم آيد

ما برای وصل کردن آمديم................. نی برای فصل کردن آمديم

انسجام نيروها در تيم‌های فعاليتی وسازمان يافته:
تيمهای فعاليتی خيزش نجات ايران: هيچ ملتی بدون مبارزه سازمان يافته نتوانسته است از پس حاکميت ديکتاتوری برآيد. سازماندهی مبارزه اجتماعي انتخاب نيست بلکه لازمه موفقيت آن است. در صورتی که روحيه کار گروهی سازمان يافته را نداشته باشيم، پيوسته در اسارت ديکتاتورها باقيی خواهيم ماند. ويژگی کار فردی محدوديت آن است و خصوصيت کار جمعی نا محدود بودن آن. گرانبهاترين كالا در جامعه اعتماد اجتماعی است كه از آن به عنوان سرمايه اجتماعی نام ميبرند.

روشنی در هدف و برنامه ضروری است. عده‌ای شوربختانه معتقدند  که ساختار براندازی تنها در بيرون ريختن مردم به خيابان خلاصه ميشود. اما بر حسب تجربه ثابت شده است که آنچه اين دسته به آن نمي‌‌انديشند "فردای پس از براندازی" است  که نيازمند توازن قدرت مردمی و ساختارهای دمکراتيک و روشنگری انديشه در جامعه امروز ما ميباشد. اين مسئوليتی است بر دوش تک تک ما  که «الگوی برجسته اجتماعی ايران» را با هم پی ريزی کنيم  بدون آنکه مدار انديشه از هدف والای ما  که  همانا ايجاد ايرانی آزاد، دمکراتيک و قانونمند ميباشد، منحرف شود .

اکنون ميتوانيم در پيشبرد اين هدف با يگديگر تفاهم يابيم و سازماندهی آنرا شروع کنيم. وظيفه يک نفر، يک گروه يا  يک دولت نيست که اين مهم را براي ما انجام دهد. ما بايد هر کدام يک موتور حرکت به جلو باشيم و مکانيزم‌های متعددی را در راه رسيدن به اين هدف فراهم سازيم. هم ميهنان؛ به انتظار قربانی‌های بعدی ننشينيم، بپا خيزيم، متحد شويم و سرنگون کنيم، تا ايرانی آزاد داشته باشيم.

از اين رو بر آن شديم تا با تقسيم کار و ايجاد کار تيمی شرايط همکاری تمامی دلسوزان ايران را فراهم کنيم تا نيروهای ارزشمند ولی پراكنده در يك مسير را منسجم ساخته، محيطی فراهم کنيم تا "نمايندگان اين گروهها بتوانند شورايی عمل كرده و انرژى موجود را در تيمهای ويژه به كار گيرند" و بدين ترتيب بتوانيم همگام شويم و بيش از پيش بر دستاوردهای يک حکومت دمکراتيک و سکولار جدا از نوع نظام آينده که بی ‌شک مردم برگزينندگان آن خواهند بود، پافشاری ورزيم و همچنين از سوی ديگردر مقابل دسيسه‌های دشمنان و اهداف تبليغاتی رژيم  جمهوری اسلامی گامی ‌ تازه برداريم.

فردی به عنوان هماهنگ کننده اين گروه‌ها از طرف خود شاهزاده انتخاب خواهد شد تا گروه‌ها و نمايندگان را در جريان اخبار روز از طرف ايشان و شورای ملی‌ قرار دهند.
 ۱- تيم خبرگزاری : مديا پرينت، مديا تی وی و راديو
تشکيل شده از افرادی که به تريبونهای مختلف دسترسی‌ دارند;  روزنامه‌های خارجی و ايرانی (چاپی و اينترنتی )، امکانات سخنرانی و شرکت در ميزگردهای تلويزيونی و همچنين راديويی

 ۲-  تيم مقاله نويسی و آناليز:
تشکيل شده از وبلاگ نويسان و تحليلگران سياسی به زبانهای مختلف

۳- تيم برون مرز  :
هماهنگی تظاهرات (از جمله اکسيون‌های هم زمان در کشورهای خارجی‌)، کمپين، مکاتبات بين کشوری و رسيدگی به امور پناهندگان و حقوق بشر

۴- تيم درون مرز :
شبکه ارتباطی ، پخش اعلاميه و جذب نيرو
 ۵-تيم هنری :
گرافيک، عکس، پوستر، ويدئو و کانال يوتيوب

۶- تيم گزينش و روابط عمومي:
به منظور جذب نيرو
۷-تيم سخنگويان در محافل سياسی:
تشکيل شده از افرادی که به زبانهای مختلف کاملا مسلط هستند و قابليت صحبت در محافل سياسی را دارا ميباشند

۸- تيم فرهنگی ‌ و ملی
تيم يکپارچگی قوم ها و فرهنگ های مختلف ايرانی, تاريخ ايران و بزرگداشت جشنها و آيينهای ايرانی


 ۹- تيم اطلاع رسانی و روشنگری

هدف تمامی اين تيم‌ها در اصل کارتبليغاتی است که به روش های گوناگون در همکاری بين تيم‌ها صورت می ‌گيرد ولی‌ وظيفه اصلی  بر دوش کسانی است که به پخش کردن بازده کار تيم های ديگر ميپردازند ومطالب آنها را به صورت گسترده در دنيای حقيقی در بين مردم  ‌پخش ميکنند که  ميتواند شامل اعلاميه، فيلم يا عکس باشد. در دنيای مجازی نيزدر شبکه هايی چون وب ۲، فيسبوک، توييتر، گوگل پلاس و ديگر سايت‌های مشابه، به نشر مطالب آنان خواهند پرداخت.

مجريان اتحاد، مسئوليت برقراری جلسات لازم بين نمايندگان گروه‌ها را پذيرفته،  زمان جلسات را به اطلاع نمايندگان گروه ها رسانده و مدراسيون و پروتوکل نويسی اين جلسات هماهنگ شده را نيز به عهده ميگيرند.

آنکه زود رسيد هم کاری از پيش نبرد. يکدست بی‌صداست. چند دست؟ کم صداست. ميليون ميليون دست را بايد تا نابود کند سراينده وحشت را

پاينده باد سرزمين فروغ جاويد و خاک ورجاوند ايران
  مجريان اتحاد