دریای خزر، خلیج پارس آینده
سالهای سال است که اکثر رویدادهای خاورمیانه در ارتباط با
خلیج پارس ورق خورده و حتی دست درازی کشورک های تازه به دوران رسیدهی عرب تبار به
فرنام خلیج همیشگی پارس و یا به جزایر آن که سد در سد بخشی از خاک ایران هستند، حس
ناسیونالیستی و میهن پرستی بسیاری از هم میهنان را برانگیختند. ولی بسیار شگفت
انگیز است که در مورد دریای خزر و زمانیکه رژیم اسلامی سهم پنجاه درسدی ایران از
پهنهی دریای خزر را طی قراردادی ننگین با روسیه و سایر کشورهای جدا شده از آن به
یازده درسد کاهش داد، ملت قهرمان هیچ واکنشی از خود نشان ندادند.
انگار که دریای خزر بدور از هرگونه تجاوز و از هم گسیختگی
در امنیت کامل بجا مانده و در انتظار نسلهای آیندهی ایرانزمین به تلاتم ادامه
خواهد داد. با نگاهی به رویدادها و مسلح کردن نیروی دریائی کشورهای شمالی دریایخزر
و با توجه به منابع بزرگ نفت و گاز که در بستر آن شناسائی شده، به روشنی می توان
دید که دریای خزر میرود که دومین خلیج پارس خاورمیانه گردد.
سیاست ایالات متحده در حاشیهی دریایخزر، برقراری فرمانروایی خویش در این منطقه، تشدید
اختلافات بین کشورهای منطقهای و ایجاد پایگاههای نظامی راهبردی ضد ایرانی و ضد روسی است.
این واقعیت نیز اهمیت فراوانی دارد که سه کشور از پنج کشور حاشیه دریایخزر یعنی آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان، پیچیده ترین
مرز شمالی خاور میانهی بزرگ را تشکیل می
دهند. 30 سال است که
راهکار ایجاد خاور میانهی بزرگ از
شمال آفریقا تا قزاقستان و هند در دست اجرا است و این منطقه با حوزهی فعالیت فرماندهی
مرکزی نیروهای مسلح آمریکا کاملا همآهنگی دارد.
از آنجائیکه ایران در منطقهی در حال تکوین خاور میانهی
بزرگ به عنوان قدرتی سرکش باقی مانده است، سیاست ایالات متحده نسبت به ایران بنا
به اصل شناخته شدهی «آناکند» (محاصرهی همه جانبهی ایران و فشردن گلوی آن است). دنبال
میگردد.
هدف از ایجاد منطقهی ضربه گیر خزر بین ایران و روسیهی این
است که برای همیشه این دو کشور را از همدیگر جدا کنند و بین آنها به بهانهی سهم
بهره برداری از دریایخزر اختلاف بیاندازند.
بدیهی است که گسستن پیوند روسیه با ایران
برای تأمین فرمانروایی قدرت های
فرامطنقهای برای منطقه خزر اهمیت اساسی
دارد
در مورد آذربایجان که در نیروی دریایی بیشتر از دیگران
پیشرفت کرده، گفته می شود که ایالات متحده به همکاری با نیروی دریایی آذربایجان به
منظور بالابردن سطح امنیت خزر، گسترش آموزش نظامی و همکاری نزدیک با ناتو ادامه خواهد داد. واشنگتن بر این باور است که
آذربایجان در آینده به بلوک ناتو جلب خواهد شد .
ایالات متحده کوشش میکند به قزاقستان در زمینهی نوسازی و
مدرنیزه کردن نیروی هوایی و دریایی کمک کند و ادعا می شود که این همکاری امکانات
نظامیان قزاقستانی را در زمینه دفاع از مهمترین تأسیسات زیربنائی بخش انرژی و واکنش
به خطرات برای قزاقستان و در دریای خزر بالا خواهد برد.
در ترکمنستان که تازه صاحب نیروی دریایی خود میشود،
واشنگتن کلاسهای آمادگی ملوانان محلی را به زبان انگلیسی شروع کرده و امیدوار است
که تقویت نیروی دریائی نو بنیان ترکمنستان موجب تأمین امنیت در دریای خزر گردد.
همهی کارشناسان علوم سیاسی این واقعیت را درک میکنند که
تبدیل شدن دریای خزر به چیزی شبیه به خلیج پارس بسیار نزدیک است زیرا نفت بزرگ
اغلب موجب بروز جنگ های بزرگ می شود و جا دارد به گفتههای دونالد رامسفلد وزیردفاع
پیشین آمریکا توجه کنیم که در سال 2006 تشکیل پایگاه مشترک
نظامی با آذربایجان را اعلام نمود.
نیروی دریایی آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان که با سرعت
تمام مدرنیزه می شوند، از اهمیت خاصی برخوردارند، ولی آنها فقط بخشی از نیروهای شبکهی
نظامی فرماندهی ایالات متحده را در منطقه تشکیل می دهند، جرا که شبکه پایگاه های آمریکا
در افغانستان و عراق و نیز پایگاه هایی که
ممکن است به مرور زمان در کشورهای قفقاز جنوبی ایجاد شوند، برای وارد کردن ضربه به
روسیه و ایران از دریای خزر اهمیت اساسی دارند و با توجه به تأکید آمریکا بر ضربات
هوایی با پرندههای بدون سرنشین، سامانهی گستردهی دیدبانی بر پهنهی هوایی دریای
خزر از اهمیت تعیین کنندهای برخوردار خواهد شد که این سامانهی هم اکنون ایجاد
شده و فعالیت می نماید.
البته تقویت رزمی ناوگان ها در دریایخزر که تا کنون رخ داده
است، برای ایران خطر بحرانی ایجاد نکرده است و ایران هنوز دارندهی دومین نیروی دریایی نیرومند در دریای
خزر پس از روسیه است ولی گفتنی است که راهکارهای نظامی در شرایطی که علیه یک کشور
(یعنی ایران) صورت بگیرد، همیشه خطراتی را
نیز برای کشورهایی که مسلح میشوند، دارد.
روسیه که تجهیزات نظامی منطقه را به عنوان خطر برای امنیت
خود و امنیت تمام منطقهی خزر تلقی میکند، با وجود برخورداری از بزرگترین ارتش دریائی
در خزر تلاش زیادی به عمل میآورد تا از شکل گیری نیروهای مسلح کشورهای فرامنطقهای
و پیش از همه آمریکا و ناتو در دریای خزرجلوگیری به عمل آورد.
این حوادث و بده بستانهای نظامی در شرایطی رخ میدهد که
پیشنهاد سال 2006 روسیه دربارهی تشکیل
سامانهی امنیت مشترک در دریایخزر به فراموشی سپرده شده و به نظر می آید که شراکت
روسیه و ایران در این زمینه و درک نادرست مسکو از استراتژی فرماندهی خود در این
منطقه نه تنها موجب فشردهتر شدن تماسهای دیپلماتیک برای تأمین امنیت دوجانبه مطمئن
در دریای مشترک خزر نگردیده، بلکه در سالهای گذشته این دو کشور را از هم دور ساخته
و زمینه را برای ورود قدرتهای فرامنطقهای آماده میسازند.
هم میهن، بیداری از خواب زمستانی وپاسداری از یکپارچگی
ایران یعنی سپردن امانت نیاکانی به آیندگان. ماندن در خواب غفلت خیانت به آیندگان
است.
پاینده ایران – پایدار و سرافراز باد ملت ایران
دکتر نوشیروان حاتم
مجریان اتحاد
20
امرداد 2571 شاهنشاهی | 9 آگوست 2012 مسیحی