وزنه ای محسوب شویم تا تاثیرگذار باشیم

برای سرنگون کردن یک سیستم کهنه و جایگزینی سیستمی نوین فاکتهای مهمی مطرح هست که دقیقا باید مورد بررسی قرار گیرد. کشورهای صاحب منافع همیشه برای تغییرات از حرکتهای مردمی خودبخودی و مردم عصبانی استفاده میکند و حرکتی را دامن میزند که ظاهرا انقلابی است ولی آخرش به نفع کشورهای استعمارگر تمام میشود. 

اگر رژیم ایران حمایت این دولتها را نیز از دست دهد، جنبش و مبارزات مردمی، کار حکومت آخوندها را در کوتاه زمانی تمام خواهند کرد.

اما از آنجا که زمام اختیار و ایجاد انقلابهای حقیقی در دست مردمان نیست، تنها زمانی شاهد خواهیم بود دولتهای غربی پشت این رژیم را خالی میکنند، که گزینه مناسب بعدی خود را آماده جهت استقرار و زمان را مناسب چنین جابجایی ببینند. 

تا آن زمان، گر هر روزه هم ده ها ایرانی بی گناه سرش بالای دار رود، صدایی و آهی از نهادهای غیر انسانی اینان بر نخواهد خاست، و همچنان شاهد همان قطنامه های پوسیده گاه و بیگاه شان در محکوم نمودن سمبولیک جنایات رژیم دست نشانده شان خواهیم بود. 

با تمام این احوالات ناگوار، باید با همواره در صحنه بودن به مجامع بین المللی ثابت کنیم که از این حمایتهایشان بیزاریم و باید به خواست مردم ایران مبنی بر پایان حمایت از این رژیم تن در دهند.

در این راستا نیاز به یک شورا و تشکل نیرومند جهت ایجاد هماهنگیها و ساختار بخشیدن به این مبارزات از هم گسیخته، امری مهم و الزامیست.
نظر به این که پس از ۳ دهه از عمر حاکمیت جمهوری اسلامی با تکیه بر کشتار و جنایات آن میگذرد و در مقابل این حقیقت شوم در این زمان پتانسیل مبارزاتی عظیمی در میان جامعه ایرانیان درون مرز و برون مرز موجود است ،تشکیل یک جبهه فراگیر با ویژگیهای منحصر به فرد خود و با خواست روشن سرنگونی نیز در جهت همسو شدن و ایجاد هماهنگیهای مبارزتی هدفمند و کارا آمد در این راستا امری بدیهیست 

لزوم تشکیل جبهه فراگیر ایرانیان سرنگونی خواه:

مادامی که همسویی در اندیشه ها حاصل نشود, پافشاری از سر میهن دوستی نیز در عمل دستاوردی ملموس را به بار نخواهد آورد. زمان به نیکی نمایان ساخت که چه گروه هایی با خواست اتحاد و نجات میهن پا به میدان گذاشتند. اما این زمان سپری شد و ایران همچنان در بند مانده. شفافیت در هدفمندی مستلزم بیان موضعگیری شفاف و روشن نیز میباشد که از ویژه گیهای منحصر بفرد خود در دیدگاه، اندیشه، عمل، نام و رنگ و نشان، ... نیز برخوردار باشد. یکی شدن با موضعگیری و نشانهایی که جناح درون حکومتی بخود گرفت تا امروز تنها موجب سردرگمی، پرداخت هزینه جانی بالا و اتلاف زمان شد، این درحالیکه پتانسیل عظیم سرنگونی خواهی در میان جامعه ایرانیان درونمرز و برونمرز موجود است که توان در صحنه بودن با نشانه ها، ویژه گیها و مطالبات خود را دارد و به یقین بسیارانی را در این مسیر مبارزاتی بخود جلب خواهد نمود.  
پافشاری بر خواسته ها، پایداری در بدست آوردن مطالبات, هوشیاری در اتخاذ حرکات مبارزاتی و طردهای سیاسی لازم در این زمان شانس پیروزی را دو چندان خواهند نمود.

وقتی آگاهی و روشن بینی در اندیشه ما حاصل شود، دیگر افکار و عملکرد هایمان مختص تنها یک رنگ و یک ایدولوژی نخواهد شد. بلکه هوشیارانه در طی مسیر انرژی خود را صرف دستیابی به هدفی واقع گرایانه، دستیافتنی و بنیان سازخواهیم کرد. اگر مردم ابزار سرنگونی با آرمانشان و هدفشان تشخیص ندهند و هدف را با وسیله اشتباه بگیرند، مطمئن باشید دایره و تسلسل حکومت های وابسته و فاسد ادامه خواهد داشت. بر همین اساس دموکراسی در ایران باز به عقب خواهد افتاد. زیرا از هم اکنون میتوان احساس کرد که عواملی پنهان و قدرتمند مانع از به هدف رسیدن رنسانس ایرانی می شوند.

امروز فقر اقتصادی و سرکوب سیاسی دست به دست هم پیش می روند. دیگر زمان جدا ساختن مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و حتی فرهنگی نیست. به همین ترتیب نمیتوان مطالبات سیاسی و آزادیخواهی را از تقاضای حقوق بیشتر و دستمزد کافی برای یک زندگی بهتر تفکیک ساخت. به همین دلیل، خواست های اکثر طبقات و قشرهای اجتماعی به هم گره خورده است. امروز آنچه قشرهای میانی جامعه میخواهند با مطالبات کارگران و نیز با تقاضای بیکاران و قشرهای محروم و حاشیه نشین جامعه در هم بافته شده است.از همین روی می توان تلاش های پراکنده ی هر یک از این اقشار و طبقات را برای احقاق حقوق خود به هم گره زد و از آن یک نیروی گسترده و قوی مردمی ساخت. بدون این همبستگی بزرگ و سراسری دستیابی به خواست های جداگانه ناممکن خواهد بود.حقیقت این است که دیگر مصیبت و بدبختی فقط گریبانگر قشر خاصی نیست حکومت کثیف اسلامی مردم ایران را در هر لباس و با هر حرفه ای به ذلت و فقر کشانیده و ایران و ایرانی را بجز برای هرچه بیشتر چپاول و غارت و اهداف جنایتکارانه و ویرانگرش نمیخواهد. پر واضح است که برای نابودی این بی وطنان حضور یکپارچه همه ملت اعم از کارگر و معلم و دانشجو و کارمند و دیگر طبقات ضروری میباشد. دست در دست یکدیرگر برای باز پس گیری میهن مان همگام شویم, این اتحاد همگانی تنها راه به زانو نشاندن رژیم اشغالگر فاشیستیست.

اعتصابات عمومی‌، کم خطر‌ترین و برجسته‌ترین شکل مقاومت مدنی در سطحی گسترده است که توان آنرا دارد حکومت خودکامه حاکم بر ایران را از نظر اقتصادی و در ابعاد مختلف اداری و اجرایی بیش از پیش تضعیف نموده و وزنه مهمی‌ در پیشبرد مبارزات ازدیخواهانه با هدف براندازی نظام محسوب میشود.با در نظر داشتن شرایط امروز ایران و بحرانهای داخلی‌ و بین المللی رژیم، ضرورت شکل‌گیری هر چه سریعتر اعتصابات عمومی‌ بیش از هر زمان، ادامه تضعیف جمهوری اسلامی را تضمین می‌کند، ازینرو بخش فعال و هماهنگ کننده باید توان خود را در اشاعه این روحیه و باور در ذهن جامعه گذاشته و در گستردگی این روند خلاقیت مبارزاتی لازم را بکار گیرد. تنها از مسیر به جریان انداختن ابعاد مختلف و فراگیر مبارزاتیست که می‌توان انتظار بهره برداری از ضعف فعلی‌ نظامِ حاکم و دستاورد‌های مطلوب جهت پیشبرد اعتراضات را داشت.

ما مردم ایران تحت سرکوب حکومت جمهوری اسلامی, امروز در دفاع از نام "خلیج همیشه پارس" و تمامیت ارضی ایران، نیاز به تشکیل یک بدیل سیاسی نیرومند و منسجم از نیروهای میهن دوست و پایبند به اصول اتحاد و همکاری به منافع ملی‌ داریم تا به عنوان وکلایی از سوی مردم ایران از حق مالکیت ایرانیان در جامعه بین الملل دفاع نموده و حمایت مردمی را نیز با خود همراه  داشته باشند. بی‌شک تمام این فعالیتها تنها در سایه اتحاد و چهارچوب یک تشکل و بدیل سیاسی قوی ممکن خواهد بود. ازینرو در این برهه وظیفه هر ایرانی مبارزیست که در تشکیل کنگرهٔ ملی‌ و از تلاشهای شاهزاده رضا پهلوی در این زمینه پشتیبانی کرده تا این مهم هر چه زودتر امکانپذیر شود. پشتوانه یک سیاستمدار، نیروی زنده و جنبنده مردمیست. امروز این نیرو تنها پشت سنگر هراس پنهان شده. اکثریتی با پتانسیل سرنگونی از ترس اقلیتی اشغالگر چنان در لاک ترس فرو رفته که از سایه یکدیگر نیز در هراس است. تک صداها امروز باید بهم بپیوندند و فریادی خروشان شوند تا خانه ستم و سرکوب را در هم ریزند. هر شهروندی مسئولیت خطیری بر دوش خود دارد، باید انتظارها را ابتدا از خود داشته باشیم.
  و خیلی‌ بیشتر از اینها و در شکلی‌ فراگیر باید در صحنه دفاع از تمامیت ارضی ایران باشیم. خود را فریب ندهیم، به فکر انسجام  در دنیای حقیقی‌ و در جبهه صحیح مبارزاتی باشیم، ابزار مبارزاتیمان را مطابق با اهداف رهایی بخش و ازدیخواهانه برگزینیم تا در  طی مسیر مورد فریب و خیانت قرار نگرفته و دچار سرخوردگی نشویم. وزنه ای محسوب شویم تا تاثیرگذار باشیم. 

مصمم شویم که کارى باید صورت گیرد، سپس راه انجام آن را خواهیم یافت.
نجات ایران، تنها با همت من و تو میسر خواهد بود.

پاینده ایران آزاد